پرش به محتوا

سام میرزا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط MVafaee (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

سام میرزا
شاهزادهٔ صفوی
نگاره سم میرزا اثر سلطان محمد نگارگر ۱۵۲۷.
زاده۱۵۱۷
۲۱ شعبان ۹۲۳
مراغه
درگذشته۱۵۶۶
جمادی‌الثانی ۹۷۵ (۵۱ سال)
قلعه قهقهه
فرزند(ان)رستم میرزا
نام کامل
ابو النصر سام میرزا
دودمانصفوی
پدرشاه اسماعیل یکم
مادرخان بیگم

ابوالنصر سام میرزا صفوی (۹۴۵–۸۹۶ خورشیدی/۹۷۵–۹۲۳ قمری) از فرزندان شاه اسماعیل یکم است که اهل هنر بوده‌است و کتاب تذکره سامی یا تحفه سامی را که دربارهٔ شعر و شاعران است، نگارش کرده‌است. در زمینهٔ خوشنویسی هم از او آثار قابل توجهی باقی است.[۱]

زندگی

سام میرزا در سه‌شنبه ۲۴ مهر ۸۹۶ (۲۱ شعبان ۹۲۳) به دنیا آمد، او برادر تنی القاسب میرزا بود. شاه تهماسب یکم، برادر بزرگ‌تر سام میرزا، در سومین لشکرکشی خود به خراسان در سال ۹۰۰ خورشیدی (۹۲۸ قمری)، سام میرزا را که نوجوانی بیش نبود به سلطنت هرات برگزید و سرپرستی او را به دورمیش‌خان شاملو سپرد.

سام میرزا به تحریک اطرافیانش یک بار به سرپیچی از برادرش پرداخت، ولی بعداً پشیمان شد و از شاه تهماسب یکم درخواست بخشش کرد. شاه تهماسب، سام میرزا را بخشید و او را از خراسان به قزوین آورد و نزد خود برد و مدت ۱۲ سال او را ملازم خود قرار داد.

در سال ۹۲۸ (۹۵۶ قمری) سام میرزا از برادرش شاه تهماسب درخواست کرد که به او اجازه دهد که در محلی ساکن شود و به عبادت بپردازد. شاه تهماسب هم، تولیت آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی و فرمانداری اردبیل را به او داد. در این مدت که سام میرزا در اردبیل به سر می‌برد، محضر او محل رفت‌وآمد دانشمندان و فاضلان و شاعران و هنرمندان بود و خود وی کتابی به نام تذکره سامی یا تحفه سامی را به سال ۹۵۷ قمری که دربارهٔ خوشنویسان و شاعران و … است، به نگارش درآورد.

رستم میرزا پسر سام میرزا در سال ۹۶۱ قمری در سن شانزده سالگی ازدواج نمود، مدت شش ماه آن عروسی امتداد یافت تا زفاف واقع شد. بعد از وقوع زفاف، رستم میرزا بیمار شده و درگذشت.[۲]

در سال ۹۴۰ (۹۶۹ قمری) سام میرزا از شاه تهماسب خواست که او را به خراسان بفرستد؛ شاه نیز موافقت کرد، اما بعد به تحریک مغرضان پشیمان شد و سام میرزا را با دو پسر خردسالش که ده ساله و دوازده ساله بودند به قلعهٔ قهقهه که در آنجا اسماعیل میرزا و دو پسر القاسب میرزا محبوس بودند فرستاد. چون شاهزاده‌ها در قلعه با یکدیگر ملاقات نمی‌کردند سام میرزا قصیده‌ای برای اسماعیل میرزا فرستاد که مضنون آن این بود که چون نوبت سلطنت به تو رسد می‌خواهم گوشه‌ای جهت من تعیین نمایی که در آنجا باشم و رعایت من به واجبی نمایی. نگهبان قلعه تمامی کاغذهای اسماعیل میرزا را برداشته و نزد شاه تهماسب فرستاد و شاه تهماسب بعد از خواندن آن قصیده در ماه جمادی‌الثانی ۹۷۵ قمری دستور داد سام میرزا و پسرانش پس از شش سال حبس به همراه پسران القاسب میرزا به قتل برسانند.[۳][۴]

شعر

این رباعی از اوست:[۵]

هرگاه که عشوه آن دلاویز کندعاشق ز بلا چگونه پرهیز کند
باد است نصیحت کسان در گوشم اما بادی که آتشم تیز کند

منابع

پانویس

  1. بیانی، مهدی ص ۲۲۸
  2. خلاصة التواریخ، احمد منشی قمی، ج ۱، ص ۵۵۱
  3. تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه (ص ۴–۱۳۲)
  4. خلاصة التواریخ، احمد منشی قمی، ج ۱، ص ۵۵۴
  5. واژه‌نامه دهخدا[پیوند مرده]