پرش به محتوا

کتاب عهدی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بهائیت

شخصیت‌های اصلی

بهاءالله - عبدالبهاء - شوقی افندی
باب - طاهره قرةالعین

نوشته‌ها

کتاب‌شناسی بهاءالله - آثار و گفتار عبدالبهاء
کتاب اقدس - کتاب ایقان
کلمات مبارکه مکنونه - کتاب عهدی
چهار وادی - هفت وادی
مفاوضات - الواح وصایا
رساله سؤال و جواب - متون بهائی

آموزه‌ها

آموزه‌ها
احکام
عهد و میثاق
تعلیم و تربیت

مؤسسات

بیت‌العدل اعظم
محفل روحانی
محفل روحانی ملی بهائیان ایران
نظم اداری
مشرق‌الاذکار

تاریخچه

بهائیان ایرانی
سفرهای عبدالبهاء به غرب
بهائیت در ایران
بابیه - شیخیه

شخصیت‌های برجسته

نخستین پیروان بهاءالله
ایادیان امرالله
مارثا روت - بدیع نیشابوری

بیشتر

نشانه‌ها
ادبیات
گاه‌شماری بهائی - بهائی‌ستیزی
فهرست مقالات بهائی - نقد بهائیت


کتاب عهدی

کتابُ عهدی وصیت‌نامه بهاءالله، بنیان‌گذار آیین بهائی است.[۱] او این اثر را حداقل یک سال قبل از وفاتش در سال ۱۸۹۲ میلادی به رشته تحریر درآورد.[۲] محمدعلی فیضی در کتابی با عنوان «حضرت بهاءالله»، هدف نوشتن وصیتنامه را اتمام حجت و جلوگیری از ایجاد اختلاف و نفاق بین بهائیان ذکر کرده است.[۳] بهاءالله در این اثر عبدالبهاء، فرزند ارشد خود را به عنوان جانشین، مرکز عهد و میثاق الهی، مرجع آئین بهائی، تبیین‌کننده و مُفسر رسمی آثار پس از خود معرفی می‌کند و مقام میرزا محمد علی برادر کوچکتر عبدالبهاء را در رتبه بعد تعیین می‌کند.[۱] [الف]

صبح روز نهم از وفات بهاءالله، «کتابُ عهدی» بین نه شاهد که از میان اصحاب و خانواده بهاءالله انتخاب شده بودند خوانده می‌شود و عصر همان روز این اثر در جمع بزرگتری در روضه مبارکه مجدداً قرائت می‌شود.[۱][۳] در «کتابُ عهدی» بهاءالله با اشاره به آیه کتاب اقدس در مورد جانشینی خود، مشخص می‌کند که مقصود از آن آیه عبدالبهاء است.[۴][۵] پیش از این نیز بهاءالله در آثار دیگری مانند «سورة الغصن» که در دوران تبعیدش در ادرنه[۶] یا «لوح ارض باء» که در زندان عکا نوشته بود به مقام عبدالبهاء اشاره کرده بود.[۷]

بهاءالله علاوه بر مسئله جانشینی و عهد و میثاق الهی به مسائل دیگری نیز در «کتابُ عهدی» پرداخته است. وی مقصود از تحمل مصائب وارده بر خود و ظهور آئین بهائی را از میان بردن کینه و دشمنی و ایجاد اتحاد و اتفاق برای آسایش بشر اعلان می‌کند[۸] و «نزاع و جدال» را شدیداً نهی می‌کند.[۹] وی هدف از ظهور «مذهب الهی» را ایجاد «محبت و اتحاد» در بین مردم می‌داند، از «اهل عالم» می‌خواهد آن را سبب «عداوت و اختلاف» ننمایند و از آن با عناوینی مانند «اسباب نظم» و «علت اتحاد» یاد می‌کند.[۸][۹] بهاءالله همچنین در این کتاب بر کسب فضائل اخلاقی تأکید می‌کند، فضائلی همچون راستی، تقوی، اخلاق و اعمال پاک، تکثرگرایی دینی، احترام به پیروان همه ادیان، اتحاد و محبت.[۹] او همچنین مردمان را از گفتار زشت، «لعن و طعن»، آنچه سبب کدورت انسان می‌شود، نزاع، جدال، اختلاف و عداوت برحذر می‌دارد.[۹] بهاءالله در این اثر از «علماء و امراء» در آئین بهائی اسم می‌برد[۸][ب] که به گفته شوقی ربانی اشاره او به ایادیان امرالله، مبلغین و مؤسسات انتخابی این آئین است یعنی محافل روحانی و بیت العدل اعظم.[۵] در پایانِ «کتابُ عهدی»، بهاءالله از بهائیان می‌خواهد که به «خدمت اُمَم» و «اصلاح عالم» مشغول شوند.[۹]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Taherzadeh, Adib (1976). The Revelation of Baháʼuʼlláh (به انگلیسی). Oxford, UK: G. Ronald. pp. 419–420.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)
  2. Taherzadeh, Adib (1992). The Covenant of Bahá'u'lláh (به انگلیسی). Oxford, UK: G. Ronald. p. 142.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ فیضی، محمد علی (۱۹۹۰). حضرت بهاءالله. Hofheim-Langenhain: Bahá'í-Verlag. صص. ۲۵۰. شابک ۳۸۷۰۳۷۹۴۶۴.
  4. Taherzadeh, Adib (1992). The Covenant of Bahá'u'lláh (به انگلیسی). Oxford, UK: G. Ronald. p. 440.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Hatcher, John (1994). "Unsealing the Choice Wine at the Family Reunion" (PDF). Journal of Bahá’í Studies. 6 (به انگلیسی). Association for Bahá’í Studies (3).
  6. Taherzadeh, Adib (1987). The Revelation of Bahá'u'lláh: Adrianople, 1863-68 (به انگلیسی). Oxford, UK: G. Ronald. pp. 338–396.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)
  7. Taherzadeh, Adib (1976). The Revelation of Baháʼuʼlláh (به انگلیسی). G. Ronald. p. 240.{{cite book}}: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ فیضی، محمد علی (۱۹۹۰). حضرت بهاءالله. Hofheim-Langenhain: Bahá'í-Verlag. صص. ۲۵۲. شابک ۳۸۷۰۳۷۹۴۶۴.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ Buck, Christopher; Ioannesyan, Youli A (2013). "The 1893 Russian Publication of Baha'u'llah's Last Will and Testament: An Academic Attestation of 'Abdu'l-Baha's Successorship". Baha'i Studies Review (به انگلیسی). Intellect. 19: 12-14.

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. «وصیّة اللّه آنکه باید اغصان و افنان و منتسبین طرّاً بغصن اعظم ناظر باشند انظروا ما انزلناه فی کتابی الاقدس اذا غیض بحر الوصال و قضی کتاب المبدء فی المآل توجّهوا اِلی من اراده اللّه الّذی انشعب من هذا الاصل القدیم مقصود از این آیه مبارکه غصن اعظم بوده کذلک اظهرنا الامر فضلاً من عندنا و انا الفضّال الکریم قد قدّر اللّه مقام الغصن الاکبر بعد مقامه انّه هو الآمر الحکیم قد اصطفینا الاکبر بعد الاعظم امراً من لدن علیم خبیر. محبّت اغصان بر کلّ لازم ولکن ما قدّر اللّه لهم حقّاً فی اموال النّاس»[۱]
  2. «مظاهر حکم و مطالع امر که بطراز عدل و انصاف مزیّنند بر کلّ اعانت آن نفوس لازم طوبی للامراء و العلمآء فی البهاء اولئک امنائی بین عبادی و مشارق احکامی بین خلقی علیهم بهائی و رحمتی و فضلی الّذی احاط الوجود.»[۹]

پیوند به بیرون

[ویرایش]