بانک مرکزی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Javad.d94 (بحث | مشارکت‌ها)
تصحیح
Javad.d94 (بحث | مشارکت‌ها)
تکمیل
خط ۳۹:
 
== ابزارهای سیاستی ==
به طور کلی بانک مرکزی برای آن که بر عرضه پول اثر گذارد، از سه وسیله استفاده می کند. عملیات بازار باز که بر پایه پولی اثر می گذارد، تغییر در نرخ تنزیل مجدد که از طریق میزان استقراض بانک ها از بانک مرکزی بر پایه پولی اثر می گذارد، و بالاخره ذخیره قانونی که بر ضریب فزاینده اثر می گذارد. از آنجایی که استفاده از این ابزارها توسط بانک مرکزی بر فعالیت های اقتصادی اثر می گذارد، درک این که بانک مرکزی چگونه در عمل از این ابزارها استفاده می کند و اهمیت نسبی هر یک چقدر است، اهمیت دارد.
 
=== عملیات بازار باز ===
عملیات بازار باز از مهمترین ابزارهای سیاست پولی است، زیرا مهمترین تعیین کننده ی تغییرات در پایه پولی و اصلی ترین منابع نوسانات در عرضه پول به خصوص در کشورهای پیشرفته می باشد. خرید اوراق قرضه منجر به بسط پایه پولی و بنابراین عرضه پول می گردد، ذر حالی که فروش اوراق قرضه در بازار، باعث کاهش پایه پولی و در نتیجه عرضه پول می شود.
 
فرض کنید به بانک مرکزی اجازه داده شود که در بازار آزاد اقدام به خرید و فروش اوراق قرضه دولتی نماید. مقدار و زمان این معاملات تماما در صلاحیت بانک مرکزی می باشد. البته تصمیم بانک مرکزی نیز برای اتخاذ چنین معاملاتی بر اساس تاثیر مورد نظر، بر ذخایر بانکها، پایه پولی، شرایط اعتبارات و حجم پول بستگی دارد.
 
از آنجایی که بانک مرکزی از نگهداری اوراق قرضه دولتی بهره دریافت می کند، افزایش اوراق قرضه منجر به افزایش دریافت های بانک مرکزی می شود. اما نگهداری اوراق قرضه از طرف بانک مرکزی، نقشی در تصمیم بانک مرکزی مبنی بر خرید و فروش آنها ندارد. به عبارت دیگر اگر بانک مرکزی اقدام به خرید و فروش اوراق قرضه می کند نه به خاطر منفعت آن، بلکه به منظور دستیابی به اهداف سیاست پولی است. در غیر این صورت نگهداری صِرف اوراق قرضه به منظور کسب درآمد، سهمی در ثبات اقتصادی که یکی از وظایف بانک مرکزی است، نخواهد داشت.
 
حال فرض کنید اقتصادی مواجه با تقاضای اضافی است و نیاز به ابزاری دارد که تقاضای کل را محدود نماید. برای این منظور بانک مرکزی سیاست پولی انقباضی را اتخاذ نموده و در بازار آزاد اقدام به فروش اوراق قرضه می نماید. فرض کنید بانک مرکزی در راستای سیاست فوق الذکر اقدام به فروش 250 میلیون ریال اوراق قرضه به یک دلال نماید و دلال نیز در ازای آن چکی به همین مبلغ و به حساب خود در یکی از بانک های تجاری و در وجه بانک مرکزی صادر نماید. وقتی که بانک مرکزی چک را دریافت می کند، به همین مبلغ ذخایر بانک را در بانک مرکزی کاهش داده و چک را به بانک تجاری مزبور می فرستد. با دریافت چک به وسیله بانک تجاری، حساب سپرده جاری دلال به همین مبلغ کاهشر می یابد. ترازنامه مربوط به بانک مرکزی و بانک های تجاری این تغییرات را نشان می دهد.
 
نکته مهمی که در اینجا قابل توجه می باشد آن است که ذخایر بانک ها و پایه پولی، ریال به ریال با تغییر اوراق قرضه نگهداری شده توسط بانک مرکزی تغییر کرده است. یعنی وقتی که بانک مرکزی 250 میلیون ریال اوراق قرضه را می فروشد، هم ذخایر بانک های تجاری و هم پایه پولی به همین مبلغ کاهش می یابد.
 
برعکس، اگر بانک مرکزی اقدام به خرید 250 میلیون ریال اوراقر قرضه از بازار آزاد نماید، ذخایر بانکها و پایه پولی به همین مبلغ افزوده می شود، زیرا فروشنده اوراق قرضه، چکی به مبلغ 250 میلیون ریال از بانک مرکزی دریافت می کند. بنابراین، این روش و فن به طور بالقوه بانک مرکزی را قادر می سازد تا ذخایر بانکها و پایه پولی را تحت کنترل خود درآورد. به تعبیر دیگر با در نظر گرفتن ضریب فزاینده پولی، بانک مرکزی قادر می شود تا حجم پول را در سطح مورد نیاز کنترل نماید. ملاحظه می گردد که عملیات بازار باز از جمله ابزارهای قوی سیاست پولی است که در اختیار بانک مرکز قرار دارد.
 
=== سیاست تنزیل ===
تنزیل کردن در حقیقت به عنوان استقراض بانک های تجاری از بانک مرکزی تعریف می شود. این سیاست که در ابتدا مستلزم تغییرات در نرخ تنزیل مجدد می باشد، از طریق حجم وام های تنزیلی و پایه پولی بر عرضه پول اثر می گذارد. افزایش وام های تنزیلی، پایه پولی را اضافه نموده و منجر به افزایش عرضه پول می گردد، در حالی که کاهش این وام ها با کم کردن پایه پولی، عرضه پول را کاهش می دهد. تسهیلاتی که بانک مرکزی در رابطه با وام های تنزیلی برای بانک ها ایجاد می کند، کانال تنزیل یا دریچه تنزیل نامیده می شود.{{علم مالی}}در عملیات دریچه تنزیل، بانک مرکزی می تواند از دو طریق بر حجم قرض های تنزیلی اثر گذارد؛ 1. به وسیله اثرگذاری بر قیمت قرض ها (نرخ تنزیل مجدد)، 2. اثرگذاری بر مقدار وام ها از طریق کنترل و اداره این دریچه.
 
روشی که بانک مرکزی می تواند از طریق نرخ تنزیل مجدد بر حجم قرض های تنزیلی اثر گذارد ساده می باشد. نرخ تنزیل مجدد بالاتر، هزینه استقراضی از بانک مرکزی را افزایش می دهد، بنابراین بانک ها میزان استقراض از بانک مرکزی را کاهش می دهند. از طرف دیگر نرخ تنزیل مجدد کمتر، قرض های تنزیلی را برای بانک ها جذاب تر کرده، حجم این نوع قرض ها افزایش می یابد.
 
برای بررسی این که بانک مرکزی چگونه می تواند از طریق دریچه تنزیل بر حجم قرض ها اثر گذارد و نیز روش های ایجاد این وام ها، این موضوع به طور دقیق تر مورد بررسی قرار می گیرد.
 
به طور کلی قرض های تنزیلی بانک مرکزی به بانک ها سه نوع است: اعتبارات تعدیلی، اعتبارات فصلی و بسط اعتبارات یا اعتبارات بسط یافته.
 
اعتبارات تعدیلی که عمومی ترین نوع این اعتبارات است، از طرف بانک مرکزی به منظور کمک به بانک ها برای رفع مشکلات کوتاه مدت نقدینگی که در اثر برداشت های موقتی از سپرده ها ناشی می شود، مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع اعتبارات که با یک تلفن پرداخت می شود، انتظار می رود که به سرعت بازپرداخت گردد. اعتبارات فصلی در رابطه با نیازهای فصلیِ تعداد کمی از بانک ها در مناطق کشاورزی که دارای برنامه های فصلی هستند، داده می شود. اعتبارات نوع سوم (بسط اعتبارات) به بانک هایی که با مشکلات نقدینگی سخت در اثر برداشت های پی در پی از سپرده ها مواجه اند، پرداخت می گردد و انتظار نمی رود که این نوع اعتبارات به سرعت بازپرداخت گردد. بانک ها این نوع اعتبارات را از طریق ارائه یک طرح پیشنهادی مبنی بر نیاز به تامین نقدینگی بانک، کسب می کنند.
 
بانک مرکزی به طرق مختلف می تواند برای جلوگیری از استفاده نادرست و نیز محدود کردن این نوع اعتبارات اقدام نماید. از آن جایی که عموما نرخ تنزیل مجدد کمتر از نرخ بهره بازار است، بانک ها انگیزه فراوانی برای استقراض از بانک مرکزی و سپس خرید اوراق بهادار با نرخ بهره بالاتر دارند. اما بانک های مرکزی با وضع قوانین برای بانک های خصوصی، این نوع وام ها را محدود می سازند. اگر بانکی به طور مکرر برای گرفتن چنین اعتباراتی مراجعه نماید، بانک مرکزی پرداخت وام را به آینده موکول می کند (به تاخیر می اندازد).
 
این وسیله علاوه بر این که به عنوان یک عامل موثر بر پایه پولی و عرضه پولی عمل می کند، به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از هراس و وحشت بانک ها نیز می باشد. وقتی که بانک مرکزی به وجود آمد، مهمترین نقش آن به عنوان "آخرین قرض دهنده" بوده است. بانک مرکزی با جمع آوری ذخایر بانک ها و دادن قرض به آن ها، از تهدیدهایی که موجب ورشکستگی بانک ها می شود، جلوگیری می کند. تنزیل نمودن به ویژه راه موثری برای تهیه ذخایر برای سیستم بانکی در دوران رکود است؛ زیرا در چنین شرایطی ذخایر فورا به طرف بانک هایی که بیشترین نیاز به این ذخایر را دارند سرازیر می شود.
 
همین طور این ابزار می تواند برای هدایت سیاست پولی توسط بانک مرکزی مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد که نرخ رشد اقتصادی را از طریق افزایش نرخ بهره کاهش دهد، می تواند این کار را به وسیله افزایش نرخ تنزیل مجدد انجام دهد. این اقدام (افزایش نرخ تنزیل مجدد) ممکن است به لحاظ تاثیر بر انتظارات مردم در رابطه با محدودیت سیاست انبساطی پولی در آینده، رشد اقتصادی را آهسته تر کند. در هر حال، وقتی نرخ تنزیل مجدد افزایش می یابد، بازار ممکن است این عمل را به عنوان یک علامت سیاست انقباضی بانک مرکزی تصور کند و در اثر عکس العملی که نشان می دهد، فعالیت اقتصادی کاهش یابد. در هر حال، اثر هشداردهنده سیاست تنزیل ممکن است به جای کمک، مانعی برای آن باشد. احتمالا روش معقولانه برای بانک مرکزی آن است که مستقیما از طریق بیان صریح مقاصدش، با مردم ارتباط برقرار کند و آنگاه اقدام نماید.
 
=== ذخیره قانونی ===
 
== استقلال ==
سطر ۵۸ ⟵ ۹۱:
*[[بانکداری ذخیره کسری]]
*[[بانکداری الکترونیک]]
{{علم مالی}}
 
== منابع ==