بحث:کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Mostafamirchouli (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.


آخرین نظر: ۱ ماه پیش توسط Mostafamirchouli در مبحث نقض بی‌طرفی و نیاز به بررسی منابع

بر خورد سياسی با تاریخ خطا است.kuhzad 02:40, ۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

شما تنها ویرایش کاربر ناشناس را برنگرداندید. ویرایش من و مانی را نیز برگرداندید. در مورد آن کودتا، روایت‌های مختلف باید گزارش شوند، نه آنکه تنها یک روایت گفته شود و نظر دیگران حذف شود. شما نظر شهبازی را به عنوان فاکت تاریخی نوشته‌اید و نظر دیگران (مانند غنی و کاتوزیان) را حذف کرده‌اید. محمود 17:42, ۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

خاطرات تاج الملوك آيراملو همسر اول رضا شاه

در اعتبار و اصالت این کتاب خاطرات شک وجود دارد: خاطرات تاج الملوك آيراملو همسر اول رضا شاه

محمود 18:04, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)


مدرک و اثبات

اين شک را بايد با مدرک اثبات کنيد، حرف بی مدرک خود اسبا ب شک و ترديد در با ره مقصود گوينده يا نويسنده ميشود. وگرنه هر کسی ميتواند هر مطلبی را حذف کند به صرف شک داشتن. و اين شيوه غير علمی و غير دانشنامه ی است.Shirkhan 23:07, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

حداقل آنکه سلطنت‌طلبان آن را تقلبی می‌دانند و ناشران کتاب نیز برای اثبات اصالت کتاب مدرکی ارائه نکرده اند.

محمود 23:55, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

خاطرات تاج ملوک - لينک را ببينيد

حرف شما قدری عجيب است! اگر در اين دنيا مادر شاه و زن شاه سلطنت طلب نباشد، پس کی سلطنت طلب است؟

1- خاطرات تاج ملوک يکی از منابع تاريخ اين دوران است. 2- ان نوشته ها توسط سلطنت طلبان ضبط ويدويی شده (لينک را ببينيد: http://www.peiknet.com/1384/hafteh/05aban/hafteh_page/93taj4.htm ) ولی خاطرات رسمی مثلا فلان حزب مشروطه خواه نيست . بلکه فقط خاطرات مادر شاه و زن شاه است. 3- راستش من خودم با خواندن اين کتا ب احترا م نسبی بيشتری برا ی رضا شاه و پسرش محمد رضا قائل شدم. خيلی تصوير مثبت تر و انسانی تری از هر دو به دست ميدهد. 4- مطا لب مورد شک و ترديد بايد اثبا ت شوند.Shirkhan 00:17, ۹ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

اتفاقا محتوای خود لینکی که شما آورده‌اید، اشاره به بحث بر سر اصالت آن خاطرات (و تردید بسیاری بر این موضوع) است. محمود 00:27, ۹ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)
به تازگی دیدم حتی عبدالله شهبازی نیز آن دو کتاب را تقلبی می‌داند شنبه 9 خرداد 1383/ 29 مه 2004، ساعت 9:10 بعد از ظهر. اصغر 08:55, ۲۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

خاطرات تاج ملوک - لينک را ببينيد

حرف شما قدری عجيب است! اگر در اين دنيا مادر شاه و زن شاه سلطنت طلب نباشد، پس کی سلطنت طلب است؟

1- خاطرات تاج ملوک يکی از منابع تاريخ اين دوران است. 2- ان نوشته ها توسط سلطنت طلبان ضبط ويدويی شده (لينک را ببينيد: http://www.peiknet.com/1384/hafteh/05aban/hafteh_page/93taj4.htm ) ولی خاطرات رسمی مثلا فلان حزب مشروطه خواه نيست . بلکه فقط خاطرات مادر شاه و زن شاه است. 3- راستش من خودم با خواندن اين کتا ب احترا م نسبی بيشتری برا ی رضا شاه و پسرش محمد رضا قائل شدم. خيلی تصوير مثبت تر و انسانی تری از هر دو به دست ميدهد. 4- مطا لب مورد شک و ترديد بايد اثبا ت شوند.Shirkhan 00:17, ۹ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

واقعيت و كتاب خاطرات

http://www.peiknet.com/1384/hafteh/05aban/hafteh_page/93taj4.htm

واقعيت اينست كه اين كتاب مصاحبه سه تن باسامی دكتر"مليحه خسروداد"، "تورج انصاری" و مهندس "محمود علی باتمانقليچ" با تاج الملوك، بدليل بيماری و كهولت سن وی در ديدارهائی به فواصل چند ماهه است. كتاب را انتشارات نيما در نيويورك منتشر كرده و ربطی به حسين شريعتمداری در تهران ندارد. برای انتشار كتاب هم يك هيات امناء مسئوليت را پذيرفته كه مديرعامل آن دكتر "امير حاتم فرمانفرمائيان" است. درايران هم موسسه انتشاراتی به آفرين كتاب را از روی نسخه اصل منتشر كرده، البته با زيرنويس‌های‌بی‌ربط و شعاری كه نه بر اعتبار مطالب مطرح شده دراين گفتگو می‌افزايد و نه از آن كم می‌كند.

ما سعی كرده ايم از اين كتاب خاطرات، بخش‌های ناگفته و نادانسته را منتشركنيم. از جمله ديدارهای سياسی تاج الملوك با بزرگترين رهبران وقت جهان. دست داشتن او در موسيقی و شعر و ادبيات، آشنا بودن به مسائل سياسی آن هم در دورانی كه هنوز هيچ زنی‌بی‌چادر از خانه خارج نمی شد. دراين ميان ناگفته‌هائی نيز گفته شده است كه اتفاقا بنظر ما سند تاريخی است. از جمله ديدار هيات ايرانی به سرپرستی تاج الملوك با هيتلر در آلمان. اين كه او گفته رضاشاه سواد نوشتن نداشت و بعدا اين را هم بسرعت ياد گرفت، استدلال درستی برای رد مسائل بسيار مهم و تاريخی است كه او بازمی گشايد؟ از انصاف نبايد دور شد. در ميان خاطراتی كه از وابستگان دربار شاهنشاهی پهلوی تاكنون منتشر شده، اتفاقا تاج الملوك تنها زن و يگانه كسی است كه ازخاله زنكی فاصله می‌گيرد و عليرغم كهولت سنی، بسيار زيركانه از دام طرح مسائل شخصی زنان و درباريان می‌گذرد. هركس ترديد دارد، به كتاب خاطرات مادر فرح پهلوی مراجعه كند تا سطح نازل خاطرات را بخواند. واقعيت اينست كه در ابتدای روی كارآمد رضاشاه، او يگانه فردی است كه جلوی خشونت كور و نظامی رضا شاه می‌ايستد، چنان كه ژنرال‌های زيردست رضا شاه هم حساب كار خود را می‌كنند. از جمله در جريان تحويل گرفتن قصرهای قاجاريه. حتی در تصاحب و استقرار در آنها نيز رفتار او با امثال ژنرال طهماسبی، يزدان پناه و ديگران زمين تا آسمان متفاوت است. تخليه كاخ گلستان و سروسامان دادن به عده‌ای زن‌بی‌پناه از آن جمله است. اين كه تاج الملوك در سالهای بعد چه شد و چه كرد و يا چه نكرد ارتباط مستقيمی به اين خاطرات ندارد. ما با حوادث تاريخی و مستندات مطرح شده دركتاب خاطرات تاج الملوك كار داريم و تا اين شماره هم پيگرانه فصولی از آن را منتشر كرده ايم. شايد آيندگان، روزگاری تحويل گرفتن توليت آستانقدس و كاخ‌هائی را كه بيوت روحانيون حاكم در جمهوری اسلامی شدند نوشتند. همه بايد بدانند و بدانيم كه هيچ چيز، هيچگاه پنهان نمی ماند، حتی اگر هر حاكمی تصور كرده باشد همه رد پاها را پاك كرده و نشانه‌ها را ازبين برده است. می‌بينيم كه چگونه از كنار رضا شاه، خاطرات همسر اول او بيرون زد.

انتشار خاطرات تاج الملوك آيراملو - همسر اول رضا شاه- واكنش‌های متفاوتی را بدنبال داشته است. تنی چند كه قلاف شمشير را سمت چپ كمر می‌بندند اما شمشير را بدست راست می‌گيرند، جنايات رضا شاه را برای ما بر شمرده اند. ظاهرا فكر كرده اند ما كمتر از آنها می‌دانيم! و بعد هم نصيحت، كه مبادا مروج و مبلغ پهلوی‌ها شويد. در ارتباط با اين توصيه‌های دوستانه و دلسوزانه فقط می‌توانيم بنويسيم: دانستن وظيفه ماست و خواندن حق ما. اگر در گذشته، بهردليل نمی خوانديم كه ندانيم، امروز بايد بدانيم و بخوانيم.

گروه دوم كه امكانات سيمائی و صدائی پروپيمانی در مهاجرت دارند، از موضع دفاع از گذشته و رد سخنان تاج الملوك به انتقاد برخاسته و گله كرده اند كه چرا چنين مطلبی را منتشر كرده ايم. البته، دراين جمع كسانی مدعی شده اند كه اين كتاب در اصل مغشوش است و كار حسين شريعتمداری است و حرف‌های تاج الملوك هم اعتباری ندارد! حتی، وقتی تاج الملوك می‌گويد رضا شاه زير تلقين محمد علی فروغی شب‌ها خواب كوروش را می‌ديد، منكر می‌شوند. گوئی آنها شب‌ها را اتاق خواب رضا شاه بوده اند و نه تاج الملوك! اين سينه چاك دادن‌های ارزان نه چيزی بر تاريخ اضافه می‌كند و نه كم.

اين كه حسين شريعتمداری دم بريده ايست كه دستش در خيلی از توطئه‌ها بند است، حرفی نيست، اما در اين كار انصافا نقشی نداشته است. نه تنها نقشی نداشته، كه بسياری از آنچه همسررضا شاه می‌نويسد تداعی كننده توطئه‌های مشابهی است كه درجمهوری اسلامی بكار بردند تا همان سفره رضا شاه را روی زمين پهن كنند و اين بار خود بر سر آن بنشينند.

اما، واقعيت چيست؟ آينده نشان خواهد داد كه در جمهوری اسلامی همين مسائل، درچه ابعاد بزرگتر و هولناك تری تكرار شده است.

بخشهای نامرتبط

بخشهای مختلف این مقاله مثل «نهضت جنگل و کودتای اسفند ۱۲۹۹» ارتباط چندانی با کودتای اسفند ۱۲۹۹ ندارد. پیشنهاد می‌شود که مقاله‌ای جداگانه منتقل شده و در جستارهای وابسته پیوند داده شود. تازه لحن آن هم دانشنامه‌ای نیست. (مثلاً پراز پرسش است) به‌آفرید 00:18, ۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

من تغيير دا دم، هر تغيير ديگری ما يليد بدهيد.Leosan 01:43, ۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

موسسه مطالعات تاریخ معاصر

روایت‌های موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و عبدالله شهبازی یکی است و این دو باید ادغام شوند. محمود 03:16, ۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

در ضمن حجم روایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر در مقایسه با بخشهای دیگر نوشتار بسیار زیاد است. این بخش نیاز به خلاصه کردن دارد. محمود 03:20, ۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

منابع

شیوه ارجاع در بخش آغازین گمراه‌کننده است. نوشته شده است که «بسیاری معتقدند که کودتای سوم اسفند، اقدام دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران و جلوگیری از نفوذ و حمله احتمالی بُلشویکها بوده‌است.» و کتاب های سیروس غنی و کاتوزیان به عنوان مدرک ذکر شده، در حالیکه محتوای آن دو کتاب خلاف این است. در مورد منابع دیگر، غیر از مقالهٔ ایرانیکا، بقیه (مانند وبسایت Iran Chamber Society یا LookLex Encyclopaedia، که در عمل کپی بازبینی‌نشدهٔ نسخه‌های قدیمی ویکیپدیاست) اعتبارشان در حد کتاب سیروس غنی و یا کاتوزیان نیست و به هیچ عنوان منبع معتبر به حساب نمی‌آیند. مقالهٔ ایرانیکا نیز در این مورد خاص قدیمی است و از منابع جدید استفاده نکرده است. هیچکدام از منابع اصلی جدید (مانند کتاب‌های غنی، کاتوزیان و یا نیکی کدی) در آن مقالهٔ ایرانیکا ارجاع داده نشده اند (در ضمن اعتبار نویسنده‌اش یعنی نیلوفر شامبیاتی نیز در حد اعتبار کاتوزیان و یا نیکی کدی نیست). Alefbet ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)پاسخ

مقاله ایرانیکا را کامل بخوانید، خواهید دید که از منابع جدید استفاده کرده، اینکه Iran Chamber کپی ویکیپدیاست، یک ادعای بدون سند و نادرست است. در مورد نقش بریتانیا در کودتا در مقاله ایرانیکا بسیار توضیح داده شده از جمله:
  • British military personnel do appear to have been involved in the coup. Indeed, none of the accounts in which British involvement in the coup is denied can be substantiated
  • The plan approved by the British minister in Tehran, Herman Norman, called for the replacement of the 600 Cossacks stationed in Tehran with an equal number of newly trained men from Qazvīn, under the command of Reżā Khan
  • It is likely, however, that the British government of India had encouraged the coup and the formation of a moderate nationalist government in Tehran
  • The coup was widely believed to be a British attempt to enforce at least the spirit of the Anglo-Persian agreement (see conspiracy theories). Moreover, it was argued that the coup could not have been launched without the financial and logisti­cal support of British military personnel in Qazvīn
  • آنچه شما کشفیات و منابع جدید مینامید (دقیقاً انچه در کتب سیروس غنی و کاتوزیان ذکر شده) هم در ان مقاله به خوبی امده:
  • Judging from the comments of Foreign Office officials, however, British involvement was apparently not directed from the Foreign Office (Ullman, pp. 388-89nn.). Even Norman seems to have been unaware of the real purpose of the Cossack march until Ironside told him a few days before the coup
  • حال انکه در بخش آغازین امده بود: در مورد دخالت انگلیس در این کودتا اختلاف نظر وجود دارد. و اینطور القا میکرد که انگار یک اختلاف نظر کوچک و ادعای فقط عده‌ای معدود است. حتماً سیاستهای بخش آغازین را میدانید. مقاله‌ای مثل این و همینطور مقاله رضا شاه کاملا جانبدارانه نوشته شده، از القابی مثل «سردار سپه» برای رضا خان در هنگام کودتا در بخش آغازین استفاده شده بود حال انکه مثلا در ایرانیکا او به سادگی کلنل رضاخان میرپنج نامیده شده است. سیمرغ کوچولو ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)پاسخ
نگفتم Iran Chamber Society کپی ویکیپدیاست. گفتم Iran Chamber Society و LookLex Encyclopaedia منبع معتبر نیستند و دومی کپی نسخه‌های قدیمی ویکیپدیا (و در کل هر چیزی که راحت دستش برسد) است (وبسایت‌های دیگری مانند answers.com هم چنین اند و نباید به آنها ارجاع داد). در مورد مقالهٔ ایرانیکا، حتی اگر بپذیریم که از منابع جدید استفاده کرده است، نمی‌توان تحلیل نویسنده‌اش را کاملاً بر تحلیل کسانی مانند غنی، کاتوزیان و یا نیکی کدی ترجیح داد و نظر آنان را اقلیت و بی‌اهمیت شمرد. از اینها گذشته، ارجاع به کاتوزیان و غنی، برای نوشته‌ای که خلاف محتوای کتاب‌هایشان است، را چگونه توجیه می‌کنید؟ این کار گمراه‌کردن عمدی خوانندهٔ ویکیپدیاست. Alefbet ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC)پاسخ
از اتهام زدن بی مورد لطفا خودداری کنید من میخواستم آن منابع iran chamber و ان یکی را در اینجا بیاورم همه را یکجا کپی کردم و الان اصلاحش کردم. ضمناً کاتوزیان و نیکی کدی تنها تاریخ نویسان عالم نیستند و نویسندگان دانشنامه ها مثل ایرانیکا قرار نیست عقاید صرفاً این دو نفر را در مقالات منعکس کنند. دانشنامه همه عقاید را منصفانه و به تناسب باید پوشش دهد. در این مقاله و مقاله رضا شاه قبل از اینکه در مورد نقش بریتانیا و نحوه انجام خود کودتا چیزی نوشته شود، همان ابتدا نظر کاتوزیان و مطلب انتشار ان اسناد جدید امده و این اصلا دانشنامه ای نیست. خوب است که آقایان میدانند که آیرون‌ساید و برخی دیگر از مقامات بریتانیا از کودتا مطلع بوده‌اند. سیمرغ کوچولو ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۰ (UTC)پاسخ
ضمناً نحوه به کار بردن لقب سردار سپه که در بخش آغازین امده بود، کاملا اشتباه بود. رضا خان میرپنج زمان کودتا و همکاری با سید ضیا، سردار سپه نبود، بلکه بعد از کودتا با الاجبار توسط احمد شاه به مقام فرماندهی کل قوا یا عنوان سردار سپه رسید، در مورد نحوه شکل گیری کودتا، طرح ریزی و کمکهای آیرون ساید، عدم مقاومت ارتش در تهران در مقابله با رضا خان به سفارش انگلیس هیچ مطلبی در ابتدای مقاله (منظور بخش آغازین نیست) نیامده و از اینرو مقاله کاملا مناسب برچسب جانبدارانه بودن است. ویکیپدیا صرفاً یک دانشنامه است نه جای تبلیغ برای رژیم همیشه منقرض پهلوی و شاه پرستی و پوشاندن وابستگیها و مدارک سیمرغ کوچولو ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)پاسخ

با اجازه

تقریبا کارم با مقاله محمدرضا پهلوی تمام شده. به گمان خودم که خیلی سر و سامان گرفته و به چندین مقاله دیگر تقسیم شده. اگر اعتراضی نیست، قصد دارم این بار به این مقاله حمله کنم. بازهم تغییرات وسیع و عظیم خواهد بود. منبع اصلی احتمالا تاریخ بیست ساله ایران است. سعی می کنم بیشتر از وقایعی استفاده کنم که منبع اصلی شان مو لای درزش نمی رود. (مثل مذاکرات مجلس و نقل قولهای دست اولی که در زمان حیات گوینده شان منتشر شده) خیلی از وقایعی که در این مقاله آمده اصلا ربطی به کودتا ندارند. بخشهای اضافه را به مقالات با اسامی مرتبط منتقل خواهم کرد. یکی دو هفته طول می کشد. کمی صبوری کنید، ممنون می شوم. ارادتمند --دانقولا ‏۲۰ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۵ (UTC)پاسخ

ایرادات

1- بنابر تنها تحقیقاتی که یک ایرانی مستقل بر روی اسناد وزارت امور خارجه انگلیس درباره کودتای سوم اسفند انجام شده، یعنی کارهای دکتر همایون کاتوزیان، انگلیس هیچ تصمیم و حتی اصلا خبری از انجام کودتا در ایران نداشت. همکاری انگلیسی های مقیم ایران همچون آیرونساید خودسرانه و مستقل از سیاست خارجی انگلیس بوده است. این کودتا اگر انگلیسی بوده و برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم و روسیه شوروی، روابط ایران و شوروی را به هم میریخت که برعکس شوروی بسیار از دولت جدید کودتایی ایران استقبال به عمل آورد.

2- این کودتا ربطی به روی کار آمدن رژیم پهلوی ندارد، چراکه سردسته کودتا سه ماه بعد خودش سقوط کرد و روند جریانات در عرض 5 سال آینده که رژیم پهلوی سر کار آمد، چندین بار خط عوض کرد که نمونه اش ماجرای جمهوری و سپس شکستش است. البته با تئوری توطئه طبعا میتوان همه این جریانات آینده حتا تا 20 سال بعد را به همین موضوع ربط داد. منتها نه در ویکیپدیا. Bahraam Roshan (بحث) ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)پاسخ

اصلاحات

پس از چند وقت که من کارهایی کردم و در اینجا هم مشکلات را نوشتم و کسی پیدا نشد، خودم آستین ها را بالا زدم و مقاله را سلاخی کردم. بزرگترین مشکل مقاله در درجه نخست، اعتماد بیش از اندازه اش به دو منبع کاملا مغرض و کم مایه یعنی تاریخسازی جمهوری اسلامی و حزب توده بود. جالب آنکه در بیشتر موارد به جای ارجاع، پیوند به بیرون داده بودند! یعنی ویکی پدیا شده بود تبلیغی برای سایتهای عبدالله شهبازی و موسسات کاملا دولتی ایرانی و یا حزب توده. لینک ها هم در بسیاری موارد مرده یا بی ارتباط بودند. حال آنکه اکنون در مقاله شما ردپایی از حرفهای همه از شهبازی بگیرید تا پژوهشگران ایرانی و خارجی میبینید. بخشها را کاملا جابجا کردم. و بسیاری مطالب افزودم. شاد باشید.--Bahraam Roshan (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (سپتامبر ۲۰۱۹)

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۲ پیوند خارجی موجود در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (نوامبر ۲۰۱۹)

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۱ پیوند خارجی موجود در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)پاسخ

نقض بی‌طرفی و نیاز به بررسی منابع

به‌نظر این‌جانب در این قسمت از متن لید «و با همکاری افسر بریتانیایی ژنرال ادموند آیرونساید، رئیس نیروی شمال ایران، علیه کابینه رئیس الوزرای ایران سپهدار اعظم فتح‌الله اکبر و نه دودمان قاجار، اجرا شد.[۱][۳][۴] بریتانیایی‌ها از طریق کمیته زرگنده در طراحی کودتا یا آنچه بعداً رهبران می‌بایست انجام می‌دادند، نقش داشتند.[۵][۶] و بر همین اساس بنا به نوشته عاقلی جهت اطمینان بازوی نظامی کودتا ۲۳ روز پیش از کودتا رضا خان با ادموند آیرونساید ملاقات کرده که در این دیدار آیرونساید به رضاخان گفته بود اگر شما قدرت را در دست بگیرید ما مخالفتی نداریم.» بی‌طرفی نقض شده.

همچنین بر همین اساس نیاز است بی‌طرفی ، اصالت و اعتبار منابع قرار داده شده در این متن بررسی شود. Mostafamirchouli (بحث)۳ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۷ (ایران) ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)پاسخ

چه طور نقض شده؟ 1234 (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)پاسخ
@Sicaspi آنطور که منابع موجود کافی نیست و اعتبار مورد نیاز برای تأییدپذیری این گزاره مهم تاریخی را ندارند (شماره ۲ که ایراد ارجاع دارد، دو منبع دیگر هم که انگلیسی هستند، یکی پیوندی است به دانشنامه ایرانیکا که مطلبی تأیید کننده متن ندارد و دیگری به کتاب «ایرانیان در میان انگلیسی‌ها (به انگلیسی: English amongst Persians) که متأسفانه به آدرس دقیق تأیید کننده متن در کتاب اشاره نشده (کدام صفحه از کتاب).
در واقع ادعای این‌که انگلیسی‌ها در این اتفاق تاریخِ نوین ایران همکاری داشته‌اند فاقد منبع است. Mostafamirchouli (بحث)۲۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۲ (ایران) ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)پاسخ
این بخش های مقاله ایرانیکا مؤید گزاره فوقند : «British military personnel do appear to have been involved in the coup. Indeed, none of the accounts in which British involvement in the coup is denied can be substantiated» 1234 (بحث) ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)پاسخ
@Sicaspi خیر تأیید کننده آن موضوع نیست، ترجمه متن به فارسی (توسط گ. ت. : «به نظر می رسد پرسنل نظامی بریتانیا در این کودتا دست داشته اند. در واقع، هیچ یک از روایت هایی که در آن دخالت بریتانیا در کودتا رد شده است، قابل اثبات نیست.». Mostafamirchouli (بحث)۲۲ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۳ (ایران) ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)پاسخ
بازگشت به صفحهٔ «کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹».